تاريخ : یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:, | 18:16 | نویسنده : ...... |

سخترین چیز در زندگی: اگر دو نفر از هم خوششون بیاد ولی نتونند به

هم ابراز علاقه کنند، خیلی بده فقط هم دیگرو دوست دارن از ته دل ولی

غرور بیجا نمیزاره که این دو وانمود کنند و این سکوت و غرور بیجا این دو رو

از هم دور میکنه



تاريخ : یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:, | 18:12 | نویسنده : ...... |

اگر روزی مردم تابوتم را سیاه کنید تا همه بدانند سیاه بخت بودم. برروی

سینه ام تکه یخی بگذارید تا به جای معشوقم گریه کند. چشمانم را باز

بگذارید تا همه بدانند چشم انتظار معشوقم بودم. و آخرین خواسته ی من

از شما اینکه دستانم را ببندید تا همه بدانند خواستم ولی نتوانستم



تاريخ : یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:, | 18:9 | نویسنده : ...... |

ازم پرسید منو بیشتر دوست داری یا زندگیتو؟ خب منم راستش رو

گفتم. گفتم زندگیمو! ازم نپرسید چرا، گریه کرد و رفت اما نمیدونست

که اون خودش زندگیمه!



تاريخ : یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:, | 18:8 | نویسنده : ...... |

نگاهم کرد و پنداشتم دوستم دارد. نگاهم کرد، در نگاهش هزاران شوق

عشق را خواندم. نگاهم کرد، دل به او بستم. نگاهم کرد، اما بعد ها

فهمیدم که فقط نگاهم می کرد!



تاريخ : یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:, | 18:3 | نویسنده : ...... |

به من می گفت: انقدر دوستت دارم که اگر بگویی بمیر، میمیرم... باورم

نمی شد... فقط یک امتحان ساده به او گفتم بمیر... سال هاست در

تنهایی پژمرده ام... کاش امتحانش نمی کردم...



تاريخ : یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:, | 18:1 | نویسنده : ...... |

شیشه دل را شکستن احتیاجش سنگ نیست

این شقایق با نگاهی سرد پرپر میشود



تاريخ : یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:, | 17:56 | نویسنده : ...... |



تاريخ : یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:, | 17:54 | نویسنده : ...... |



تاريخ : یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:, | 17:48 | نویسنده : ...... |
زیباترین دیالوگ پدر ژپتو به پینوکیو:
چوبی بمان دنیای آدمها سنگی است


تاريخ : یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:, | 17:41 | نویسنده : ...... |

گفت : دوستت دارم

هرچه گشتم مثل تو پیدا نشد

گفتم : خوب گشتی؟

گقت : آره

گفتم : اگه دوستم داشتی نمی گشتی



تاريخ : یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:, | 17:40 | نویسنده : ...... |

  میدونی دلتنگی یعنی چه ؟

                          دلتنگی یعنی اینکه

              بشینی به خاطراتت باهاش فکر کنی 

                      اونوقت یه لبخند بیاد رو لبت

                          ولی چند لحظه بعد

                        شوری اشکهای لعنتی 

             شیرینی اون خاطره ها رو از یادت ببرند



تاريخ : یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:, | 17:34 | نویسنده : ...... |

گام بر می دارم و می روم

 

به هر کجا شود جز اینجا

 

 اینجا که همه لحظه هایش بوی غربت,غم,اندوه می دهد.

 

 می روم شاید پایان اینگونه نباشد

 

 در همه زندگی ام به این باور رسیده ام

 

 که زندگی یک بازی بیش نیست

 

 پس حال نوبت من است تا بازی را به سود خود به پایان برسانم.

 

 چه خوش باشد و چه بد باشد.

 

به هر حال نامش را قسمت خواهند خواند؟؟؟؟؟



تاريخ : یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:, | 17:33 | نویسنده : ...... |

خدا زن را از پهلوی چپ مرد آفرید.


آری ، خداوند زن را از پهلوی چپ مرد آفرید


نه از سر او ، تا فرمانروای او باشد.


نه از پای او ، تا لگد کوب امیال او گردد.


بلکه از پهلوی او ، تا برابر با او باشد


و از زیر بازوی او ، تا مورد حمایت او باشد


و از نزدیکترین نقطه به قلب او ،


تامعشوق و محبوب او باشد.



تاريخ : شنبه 30 دی 1391برچسب:, | 20:31 | نویسنده : ...... |

پنجرهای خانه
برایم حرف در آورده اند
و من به چشم های منتظرم قول داده ام
تا نبینمت
رهایشان نکنم



تاريخ : شنبه 30 دی 1391برچسب:, | 19:4 | نویسنده : ...... |

به دلت یاد بده ....
بد نیست
گاهی
برایم تنگ شود

ایـن چه مهربـانیـست؟
که بـا خود همه چیـز را بـردی
بـجز مـن



تاريخ : شنبه 30 دی 1391برچسب:, | 19:0 | نویسنده : ...... |

تمام قندهای توی دلم را آب کردم برای تو
تویی که چایت را همیشه تلخ می خوری



تاريخ : شنبه 30 دی 1391برچسب:, | 18:59 | نویسنده : ...... |

دلتنگی که از حد بگذره
دلت واسه قهر ها و بهونه هاش هم
تــنــــــــگ میــــشـــــــه



تاريخ : شنبه 30 دی 1391برچسب:, | 18:58 | نویسنده : ...... |

آنقدر خوب هستم،که ببخشمت
اما
آنقدر احمق نیستم،که دوباره به تو اعتماد کنم...!!


" ـــــــ تلخ میگذرد ـــــــ"

این روزها را میگویم
که قرار است
از تو ...
که آرام جان لحظه هایم بوده ای
برای دلم
یک انسان معمولی بسازم !



تاريخ : شنبه 30 دی 1391برچسب:, | 18:55 | نویسنده : ...... |

مــهـــم نـیـست
بـعدا چــی مـیـشـه
مــــهم ایـنـــه کـــه
دیــگه هیچی مــثــل قــبــل نمیشه...

يادم می آيد گفته بودي
ساده و کوتاه نويسی را دوست داری
تقديم به تو
ساده و کوتاه,
تنها همين 2 کلمه:
برگـــــــرد ........ دلتنــــــــگم



تاريخ : شنبه 30 دی 1391برچسب:, | 18:52 | نویسنده : ...... |

حسرت یعنی رو به رویم نشسته ای
و باز خیســـــی چشمـــانم را
آن دستمال خشک بی احساس پاک کند
حسرت یعنی شانه هایت دوش به دوشم باشد
اما نتوانم از دلتنگی به آن پناه ببرم
حسرت یعنی تـــو که در عین بودنت
داشتنت را آرزو می کنم...



تاريخ : شنبه 30 دی 1391برچسب:, | 18:49 | نویسنده : ...... |

اگه میخوای یکیو از دست بدی
فقط کافیه دوستش داشته باشی
همین کافیه

یه جمله ی کوتاه
که میتونه یه آدمو به آتیش بکشه:
.
.
.
.
اون یکی رو جز من داشت ...!



تاريخ : شنبه 30 دی 1391برچسب:, | 18:47 | نویسنده : ...... |

یکی از بهترین حس ها
مالِ وقتی که ازش جدا میشی میای خونه
دستات بوی عطرشو میده...

میخـواهم گــره بخـورم در تـو...
آنقــدر سخـت
که بـا دنــدان بـازم کنی....!



تاريخ : شنبه 30 دی 1391برچسب:, | 18:45 | نویسنده : ...... |

از جنس کدام نور بودی ستاره من؟
که جسارت با تو بودن در من جنبید؟
و من چه عاشقانه به رویت لبخند زدم
و تو چه مهربانانه لبخندم را پاسخ گفتی
و این شد
عاشقانه ی آرام "من" و تو"



تاريخ : شنبه 30 دی 1391برچسب:, | 18:40 | نویسنده : ...... |

زمانی رسیده
که تو دیگر
قادر نیستی بگویی :
جبران میکنم ...

گاهی اوقات باید بگذری
بگذاری
و
بروی ...!
وقتی می مانی
و
تحمل می کنی
از خودت یک احمق می سازی...!



تاريخ : شنبه 30 دی 1391برچسب:, | 18:39 | نویسنده : ...... |

این که تو با دیگری باشی و من با خیال تو ؛
صد شرف دارد به این که
من با تو باشم و تو با فکر دیگری ....!

نه به دیروزهایى كه بودى فكر مى كنم ؛
نه به فرداهایى كه"شاید" بیایى ،
مى خواهم امروز را زندگى كنم !
خواستى باش .... نخواستى نباش ... !!!



تاريخ : شنبه 30 دی 1391برچسب:, | 18:34 | نویسنده : ...... |

اشتباه من ایـــن بــــــود...
هــــــــر جــــــــــا رنجیـــــدم... لبخنـــــــــــد زدم!
فکــــــــــــر کردنـــــــــــد درد ندارد...
سنگین تــــــر زدنــــــد ضربـــــــــه ها را ...!



تاريخ : شنبه 30 دی 1391برچسب:, | 18:34 | نویسنده : ...... |

نگـــــــران نباش، " حــــال مـــن خـــــــوب اســت "
بــزرگ شـــده ام...
دیگر آنقـــدر کــوچک نیستـم که در دلــــتنگی هـــایم گم شــــوم...!
آمـوختــه ام،
که این فـــاصــله ی کوتـــاه، بین لبخند و اشک نامش "زندگی ست"
آمــوختــه ام،
که دیگــر دلم برای "نبــودنـت" تنگ نشــــود.
راســــــتی،
دروغ گـــــفتن را نیــــــــز، خـــــــــوب یاد گـــرفتــه ام...!
"حــــال مـــن خـــــــوب اســت" ... خــــــوبِ خــــوب ...



تاريخ : شنبه 30 دی 1391برچسب:, | 18:34 | نویسنده : ...... |

گاهی اوقات نگاه کردن به عکس های گذشته خاطراتی رو برات زنده میکنه
خاطراتی که یاد آوریش اشکتو در میاره!
به سلامتی تمامی کسانی که آرزو بودن ولی
.
.
.

.
.
.
خاطره شدن



تاريخ : شنبه 30 دی 1391برچسب:, | 18:33 | نویسنده : ...... |

آهنگ زنگ من روی موبایلت با بقیه فرق داشت،
ولی آهنگ زنگت رو موبایلم مثل بقیه بود !!
تو به خاطر اینکه بفهمی منم و من به خاطر اینکه فکر کنم تویی …!



تاريخ : شنبه 30 دی 1391برچسب:, | 18:32 | نویسنده : ...... |
صفحه قبل 1 ... 5 6 7 8 9 ... 17 صفحه بعد
  • سیتی جاوا
  • لیموزین